در سالیان پیش هنر نواختن تنبک به شکل تکنوازی نگریسته نمیشده است. توضیح آنکه خوانندگان دو گونه بودند، یکی آوازخوانان که بر پایه ردیف موسیقی اصیل خوانندگی میکردند و دیگری تصنیف خوانها که تصنیف ها
( ترکیب های ریتمیک موسیقی آوازی) را اجرا میکردند.
در ضمن بودند افرادی که سرآمد هر دو (تصنیف و آواز) محسوب میشدند، مثال بارز آن استاد عبدالله دوامی است. همچنین بیشتر تصنیف خوانها ضربگیر (تنبکنواز) نیز به حساب می آمدند که هنوز آنگونه که باید به آنها اهمیت داده نمیشود.
در گذشته تنبک نوازان با داشتن وضعیت اجتماعی نامطلوب عنوان موسیقی دانان سطح پایین را بر خود حمل میکردند. آنها مجبور بودند تا حقارت و اهانت و کم بهایی دیگران را به جان بخرند که متاسفانه هنوز به قوت خود باقی است.
گرچه گهگاهی به تکنوازی آنها گوش فرا داده شده و میشود اما با چسباندن برچسب همراهی کننده به ایشان و از جمله شهروندان درجه دوم جهان موسیقی قلمداد میگردند. این بی اعتباری نسبت به تنبک نوازان – که در واقع کار آنها کم ارزش تر از خوانندگان و نوازندگان دیگر سازها نیست- بدبختانه از طریق بعضی هنرمندان موسیقی بیشتر دامن زده میشود؛ چه به عقیده آنان تنبک قادر نیست تا حالت های گوناگون روحی را بیان کند. مشکل اصلی را باید در انتزاعی بودن تنبک دانست.
تا اوایل این سده اساسا" تنبک به همراهی کننده ترکیبهای ریتمیک مانند تصنیف و رنگ بکار میرفت. با آمدن استادانی همچون درویش خان دیگر ترکیبهایی مانند پیش درآمد و چهارمضراب گسترش یافت.
گرچه این پیشرفتی در موسیقی ایرانی محسوب میشد، ولی به پیشرفت خود تنبک کمک شایانی ننمود. بنابراین لازم بود تا تنبک از زیر یوغ تصنیف خوانها آزاد شده و به دست نوازندگان حرفه ای تری سپرده شود تا به عنوان سازی تخصصی در نظر آید که به نظر اکثر پژوهشگران این مهم توسط روانشاد استاد حسین تهرانی (1291-1352) انجام گردید.
نواختن دور اصلی ریتم جهت پایه نگهداری موسیقی آوازی و سازی وظیفه اصلی تنبک نوازان بود. چیزی شبیه به مترونم! آنها همراهی کننده محسوب شده و بایستی در پایین مجلس می نشستند. حتی در این حالت در صورت اشتباه از طرف سایر اهل موسیقی مورد غضب آنها واقع میشدند، ولی تنبک نوازان نمیتوانستند به آسانی از آنان انتقاد کنند، زیرا ترس از دست دادن شغل خود را داشتند و فقط خود آنها بودند که می دانستند تا چه اندازه فداکاری و صبر لازم است تا کسی بتواند این همه دشواری را بر خود هموار سازد. درد دانستن این موضوع اجازه نداشتن برای بیان آن گاهی آنان را نا امید میکرد ولی خوشبختانه کینه این برخوردهای منفی باعث نشد تا از بهبودی بخشیدن به این ساز دست بردارند و تا اندازه ای هم موفق گشتند.
مختصری درباره تکامل تنبک:
در درون ایران دگرگونی های اجتماعی تاثیر بسزایی روی موسیقی و موسیقیدانان گذاشت. گرچه این تاثیر پریشانی هایی را نیز به دنبال داشت(ساخته شدن تصنیفهای اجتماعی-وطنی بوسیله شادروان عارف قزوینی نمونه ای از آن است)
حمایت کنندگان پیشین موسیقی یعنی شاهان و شاهزادگان جای خود را به تاجران و تا حدودی موسسه های دولتی دادند. پیش از این موسیقی در سالن های کوچک برای اشراف به اصطلاح بافرهنگ اجرا میشد که به خیال خود برای درک موسیقی اصیل تربیت شده بودند، اما کم کم از خوانندگان و نوازندگان انتظار رفت تا در سالنها ی بزرگتر برای شنوندگان عادی با سلیقه های گوناگون نیز، موسیقی اجرا نمایند. مثال بارز چنین اجراهایی، کنسرت نادره بانو قمرالملوک وزیری با هنرمندان بزرگی چون حاج علی اکبرخان شهنازی و مرتضی نی داوود میباشد.
وضعیت اجتماعی نا مطلوب تنبک نوازان و دگرگونی های اجتماعی اخیر باعث گردید تا تنبک نوازان نیز به ایجاد تحول در نوازندگی تنبک بپردازند. تنبک نوازان برجسته ای چون استاد تهرانی به دلیل عشق و علاقه وافرشان به این ساز تلاش کردند تا به آن اعتبار بخشند.
کم کم تنبک و تنبک نواز جای خود را در میان دیگر سازها و نوازندگان آنها باز نمود. سپس با آمدن دیگر نوازندگان زبر دستی همانند مرحوم ناصر فرهنگفر( 1326-1376) تنبک وارد پهنه نوینی از پیشرفت گردید. درخشانی صدای انگشتان، استقامت و سرعت بالای این نوازندگان، تنبک را به نقطه خوبی از تکامل رساند*
البته این پیشرفت با همه دستاوردهایش ویژگی مهمی را از هنر تنبک نوازی ربود و آن "دوری نواز"** بر اساس ادوار ایقاعی است. ***
وضعیت اجتماعی تنبک نوازان در حال حاضر:
کوشش نوازندگانی همچون استاد تهرانی و استاد فرهنگفر باعث شد تا تنبک سهم بیشتری در موسیقی سازی داشته باشد.
تنبک نوازان امروز که ادامه دهنده راه نسل گذشته هستند از درخشانی و زبردستی و سرعت بسیار بالایی برخوردارند ولی در اینجا پرسشی پیش می آید که با همه این پیشرفتهاچه تحولی در وضعیت اجتماعی تنبک نوازان بوجود آمده است؟ شاید تنبک نوازان نسبت به گذشته محبوبیت بیشتری داشته باشند؛ ولی با این همه در همان شان و منزلت پیشین خود قرار دارند. شغل اصلی آنان این است که برای نوازنده اصلی صحنه آرایی کنند و به کار او آب و رنگ بیشتری ببخشند. پس در حقیقت باید گفت وضعیت اجتماعی آنان تغییری نکرده بلکه فقط نمایششان روی صحنه فرق نموده است.
چه باید کرد؟
به عقیده ما تنبک نوازان باید با رو آوردن به تکنوازی، ارزش واقعی ساز را به جامعه نشان دهند. البته مقصود این نیست که همنوازی هنری بی اعتبار است. چه اگر تلاش همنوازان نبود تنبک هرگز به چنین درجه ای از پیشرفت نمیرسید. در پایان تصریح میکنیم که ترویج تکنوازی تنبک کاری ساده ای نبوده و به تلاشی سخت و سالها ریاضت نیازمند میباشد.
*تنبک سازان نیز با ایجاد تحول در ساختمان تنبک به پیشرفت این ساز کمک کرده اند مانند ساخت تنبکهای کوکی توسط استاد قنبری مهر.
**نوازندگی بر اساس ادوار ایقاعی را دوری نوازی میگویند.
***ایقاع عبارت است از مجموعه ضربات با زمانهای محدود و نسبت های مشخص که برای آنها دورهایی با زمان های برابر در نظر گرفته میشود.
موسیقی دارای سه بعد است : 1. لحن (ملودی) 2. ایقاع (ریتم) 3. ضرب اصل (آکسان) از آنجایی که سازهای کوبه ای پوستی اصلی ترین سازها برای اجرای دورهای ایقاعی (یا به تعبیری همان میزانهای گوناگون موسیقایی) است، بررسی سازهای کوبه ای پوستی ایران از اهمیت ویژه ای برخوردار می شود. البته بررسی تمام سازهای کوبه ای پوستی ایران به دلیل تنوع فرهنگ موسیقایی در ایران چیزی نیست که در این مختصر بگنجد، لذا بحث خود را معطوف به تنبک و دف – که تنها سازهای کوبه ای پوستی و ملی محسوب می شوند- می کنیم. از پیمان ناصح پور سایت هارمونی تاک |
ساز تنبک را به نام «ضرب» هم میشناسند، و دلیل اطلاق این نام « ظاهراً بهمناسبت آن است که اصول ضرب و آهنگ را با آن نگاه میداشتند ؛ زیرا در لغت نوشتهاند: نوعی تنبک بزرگی که مطربان برای نگاهداشتن اصول بهکار دارند ... »
اما علت نامگذاری کلمهی « تنبک » برای این ساز را « باید در اصوات شنیدهشده از آن جستجو کرد، بدین معنی که وقتی با نرمهی انگشتان دست چپ یا راست، به حالت نیمهمشت به وسط پوست یا همان ناحیهی مرکزی آن ضربه وارد میکنیم ؛ معمولاً صدایی شبیه به « تن » شنیده میشود. وقتی که با نرمهی انگشتان دست چپ یا راست، به کنارهی پوست، ضربه وارد کنیم معمولاً صدایی شبیه به « بک » به گوش میرسد ؛ لذا آنرا « تنبک » میگویند...
در اینجا باید بلافاصله اضافه کنیم که هیچ حکم کلی و قاطعی در مورد شنیدن صدا به صورتهای الزامی « تن » و « بک » صادر نمیکنیم ؛ چرا که ممکن است صداهای دیگری نیز غیر از [این] دو لفظ مذکور به گوش برسد... »
بهطوری که پس از چیرهدستی و مهارت کامل نوازندهی تنبک، میتوان انواع صداها را از این ساز، طنینافکن نموده و ریتمهای متنوع استخراج نمود ؛ و این مسأله با تسلط، تکامل حرکت انگشتان و بالاتر از آن، تفکر نوازندهی تنبک، ارتباطی مستقیم دارد.
تنبک، جزو سازهای ضربهای و کوبهای میباشد. سازهای ضربهای و کوبهای « سازهایی هستند که از طریق وارد کردن ضربههای دو دست و یا کوبیدن روی آنها مورد استفاده قرار میگیرند. » این سازها بر دو دسته هستند:
۱. سازهای ضربهای پوستی (مانند تنبک)
۲. سازهای ضربهای غیرپوستی (مانند مثلث)
ساز تنبک از پنج قسمت تشکیل میشود:
۱. پوست | ۲. دهانهی بزرگتر | ۳. تنه | ۴. نفیر یا گلویی | ۵. کالیبر یا دهانهی کوچک
از آنجا که وزن (ریتم) در موسیقی ایران، دارای اهمیت شایانی میباشد، « تنبک » نیز ـ که پایهی وزن (ریتم) است ـ به همان